تفاوتهای برگفته میان معرفت سیاسی و دیگر معارف ، از نظر هواداران دوآلیسم روشی تفاوت استدلال و استنتاج معرفت سیاسی است. یکی از مهمترین قوانین تفکر آن است که مفاهیم و ادراکات اعتباری نمیتوانند با ادراکات حقیقی ارتباط منطقی پیدا کنند. فکر فعالیتی است که بر اساس آن ذهن برای آن که مطلبی راکه برای او مجهول است برای خود معلوم کند معلومات و اطلاعات پیشین خود را وسیله میسازد و آنها را به گونهای مخصوص تجزیه و تالیف و تحلیل و ترکیب میکند تا بالاخره مجهول را به معلوم تبدیل کند.( طباطبائی و مطهری، همان، 396) ذهن به وسیله فعالیت فکری پیشروی میکند و مجهولی را تبدیل به معلومی میکند و ازا ین راه بر معلومات خود میافزاید و ممکن است که این پیشروی ادامه یابد اما پیشروی ذهن به خودی خود و ابداعی محض نیست بلکه در نتیجه تصرف و استفاده از معلومات پیشین ذهن است. درحقیقت همان اطلاعات و ادراکات پیشین است که موجب این پیشروی میگردد و ادراکات جدید را به وجود میآورد واز این جهت افکار و ادراکات جدیدی که به وسیله عمل تفکر برای ذهن بدست میآید همواره از نوع همان معلومات پیشین است و میان آنها سنخیت وجود دارد . این رابطه و بستگی اطلاعات و معلومات قبلی با نتیجه جدیدی که به وسیله تفکر بر اصول و قوانین منطق به دست میآید به رابطه تولیدی معروف است.( طباطبائی و مطهری، همان ، 397) براین اساس درآشکار میشود که در معرفت سیاسی نمیتوان در اصطلاح مرتضی مطهری، روابط تولیدی ایجاد کرد. درمطالعات سیاسی، همواره روابط موضوعات و محمولات، قراردادی و فرضی هستند و هیچ مفهوم قراردادی با یک مفهوم حقیقی و یا یک مفهوم قراردادی دیگر رابطه واقعی و نفس الامری ندارد از این رو زمینه تکاپو و جنبش عقلانی ذهن در مورد معرفت سیاسی ات فراهم نیست و ازاین رو دراین مطالعات نمیتوان به معنی دقیق فلسفی " برهان " تشکیل داد. چرا که رابطه میان دو طرف گزارههای معرفت سیاسی همواره قراردادی است و نظریه پردازان سیاسی، این قراردادها را برای رسیدن به هدف خاصی منظور میدارند و هر گونه که آنها رابه تغییراتی در وضع موجود جوامع خود برساند ، نظریه سازی میکنند. به این ترتیب هیچ یک از قواعد فلسفه و منطق در نظریه پردازی معرفت سیاسی به کار برده نمیشود و تنها قاعده منطقی معتبر در نظریه پردازی این حوزه معرفتی معیار لغویت یا عدم لغویت نظریات سیاسی است. البته باید توجه داشت که از آن جا که نظریات سیاسی ، به لحاظ ماهیت معرفت شناختی جزو اعتباریات خیالی و و همی – به معنی فلسفی – هستند باید مصالح و منافع این قوای انسانی را در نظر گرفت. در نهایت باید به این نکته نیز توجه کرد که فلسفه اسلامی به دلیل پذیرش اعتبار ادراکات وحیانی و معارف حاصل از آن، همچنین باید میان نظریات سیاسی که محصول نظریه پردازی انسانی است و نظریات سیاسی ماخوذ از دین که بوسیله وحی الهی تعیین شده است فرق گذاشت.
نوشته شده در یکشنبه 86/11/21ساعت
12:25 صبح توسط وحید
نظرات ( ) |
|
